فیض مکتوب روضه شب نهم محرم، در رثای حضرت ابوالفضل العباس تقدیم میشود:
می توانید کلاس آموزش مربوط به روضه خوانی شب نهم را از اینجا دریافت نمایید.
بسم‌الله الرحمن الرحیم
لاحَول وَلا قُوه الا بالله …
السلام علیك یا …
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ وعَلى آبائِهِ ….
بى تو شب و روزم جز خون جكرى نیست
یك سر بزن اینجا، هر جا تو نباشى خبرى نیست
امشب شب اشكُ، امشب شب دَریاست
ما چشم به راهیم ،گفتی که میایی مجلس عباس
امام زمان(عج)فرمودند: جایى كه روضه‌ی عمو جانم عباس خونده بشه من
سراسیمه میآم، با عجله.میام …
هرجا نشستى امام زمان رو دعوت كنیم همه با هم
(یا صاحب الزمان)
امشب شب گریه‌ست، با چشمای بی‌تاب
گریه برا زینب، گریه برا تنهایی ارباب
مشك وعلم افتاد،دست قلم افتاد
با پيكرخونين، ماه شب تار حرم افتاد
عباس من لب تشنه ودرياست مستش
عباس من بى دست و عالم زير دستش
عباس من يك كربلا عشق و ادب بود
بيرون شداز درياى آب وتشنه لب بود
عباس من بى دست بود و دست من بود
در روز تنهايى تمام هست من بود
(قربون داداشت برم حسين،بهترين لفظى كه ميشه كفت همينه: قربون داداشت
برم حسين …. )
ابى عبدالله هرجورى بود اجازه داد قمربنی هاشم بره ميدان؛ اما تعبير حسين
اینه
(أُطلُب لِهذه الأطفال الماء .. )
حالا كه ميخواى برى،برو فقط براى اين بچه ها آب بيار،،صدا زد:عباس من!
تو پرچمدار منى!
(لَقَد مَضَيتَ تَفَرَّقَ عَسكرى … )
یعنی اگه تو زمين بخورى لشگرم از هم میپاشه،
دعا کنيد که سقا … پاش برسه به دريا
مشکو پرازآب کنه،بیاره تو خيمه ها
(عمو عمو ابالفضل،،،٢)٢
مشكو پر از آب كرد، با جه هيبت وغرورى آبى كه تو دستش بر كرده بود به
مركبش نوشاند؛اسب نوشيد اما ابالفضل ….
(“فَذَكَر عَطَّش الحُسين فَرَمى الماء عَلى الماء … )”
آب رو روى آب ريخت
تا قيامت آب ازخجالت وشرمندكی حول قبر ابالفضل میگرده …
دستاشو كه قطع كردند، مرحوم علامه مجلسى مينويسه:مشكو به دندان
گرفت؛هنوز داره به سمت خيمه ها میاد …
تاتير به مشک آب خورد نوشته اند: (“فَوَقَف متحيرا”)
سركردان،متحير ..
دست نداره که بجنگه،آب نداره که به خیمه ها برگرده. امیدش ناامید شد، با
چە رویی برگردم … دستاشو قطع كردن .. تیر به چشمش زدند .. خم شد تیرواز
چشمش در بياره با عمود به فرقش زدند ….
آخ از آن لحظه ای كه ريختن تو علقمه .. چه به سر عباس آوردند كه صدا زد
داداش بيا به دادم برس ….
اومد كنار بدن برادر …
(آخ اینجورى ناله میزنى،جا داره من امشب يه حرفی با مادرم زهرابگم … ،)
بی بی جان اینا همونایی ان که پیغمبر فرمود:مثل زنای بچه مرده برا حسینت
گریه میكنند.)سى هزار نفر دارن نگّاه ميكنند؛ديدند حسين ..
(فَوَقَفَ عَلَيهِ مُنحَنيا وَ جَلَس عِندَ رَاسَه يَبكى حَتى فاضَت نَفسَه)
با كمر خميده به عباس نگاه کرد،كنارش نشست وكريه کرد ….
لحظه اخر سر ابالفضل در آغوش حسينه … يوقت دیدعباس داره گریه
میکنه …. آخ حسین …
الان من روی زمین افتادم توسر من رو به دامن گرفتی … اما غصه م اینه
ساعتى بعد توروى زمين أفتادى آيا كسى هست سرتو به دامن بگيره … غريب
اقام حسين ..
هرجا نشستى ناله بزن يا حسين ….
منبع لهوف سيدبن طاووس
بحار الانوار محمد باقر مجلسى ..
